معرفی کتاب : چنین کنند بزرگان

چند وقتی هست که نسرین به صورت منظم هر یکشنبه یک کتاب معرفی میکنه. من هم  با پیروی از اون سعی میکنم هر دو هفته 5 شنبه ها یک کتاب معرفی کنم. برای شروع این کار من کتاب “چنین کنند بزرگان” نوشته “ویل کاپی” و ترجمه “نجف دریابندری” رو معرفی میکنم. اگر از روی جلد کتاب مرد سیبل بناگوش درفته را به همراه نام مترجم حذف کنند، احتمال این که در نگاه اول فکر کنید با کتاب تاریخی روبرو هست خیلی زیاد خواد شد. تا این که فکر کنید این یک کتاب طنز هست.

کتاب چنین کنند بزرگان

کافیه فقط دستت رو دزار کنی و . . .

عصر ما عصر اطلاعات هست و با داشتن اطلاعات هرکاری میتونید بکنید. الان در بلاد کفر وقتی میخوان کسی رو استخدام کنن بعد از بررسی رزومه میرن سراغ فعالیت های اون شخص در دنیایه مجازی. که چی کار میکنه، کجاها میره، دوستاش کین و . . .  در حال حاضر هم دوستان زیادی هستن که خیلی راحت اطلاعات خودشون رو وارد اینترنت میکنن. سایت هایی مثل فیسبوک شروع کار بود، مثلا الان خیلی ها هستن که لازم نیست ازشون بپرسین کجا هستی کافی هست اگر اون شخص در  4Square  باشه دنبالش کنی. لازم نیست بپرسی چی کار میکنی. هر کاری میکنه و حتی به هرچی فکر میکنه میتونی توی توئیتر بخونی. و هزاران هزار مثال دیگه.

blog-facebook2-624x419

برنامه نویس ها !

برای شروع نوشته اول رفتم ویکیپدیا و به یک موضوع جالب برخوردم، ابهامی در مورد تعریف برنامه نویس وجود داشت، صفحه ابهام زدایی دو موضوع “برنامه نویس” و “توسعه دهنده نرم افزار” رو جدا کرده بود.

مشکل ما از همینجا شروع میشه که خود ما نمیتونیم این دو موضوع رو جدا کنیم. به نظر خودم سیر تکامل یک توسعه دهنده (developer) از مسیر برنامه نویسی عبور میکنه، یعنی شما اول باید برنامه نویس باشید و تجربیاتی رو به دست بیارید و بعد از چند سال کم کم به عنوان یک توسعه دهنده وارد کار بشید. برای مبحث توسعه نرم افزار ما 5 عنوان اصلی داریم

  • مدیر پروژهٔ نرم‌افزار
  • تحلیل‌گر کسب و کار نرم‌افزار
  • طراح نرم‌افزار
  • برنامه‌نویس
  • آزمون‌گر نرم‌افزار

اگر بخوایم مسیری برای یک شخص مشخص کنیم، باید از برنامه نویسی شروع کنه و بعد از مدتی تجربیات خودش رو به عنوان طراح نرم افزار استفاده کنه و اگر در این راه موفق شد کم کم بره به سمت مدیر پروژه شدن و از تجربیات چندین و چند ساله خودش در زمینه برنامه نویسی و طراحی نرم افزار به عنوان یک مدیر پروژه استفاده کنه.

طرز تهیه استارت آپ

برای شروع کار یک استارت آپ شما باید حداقل یک جوان علاف بیکار باشید که یک آرزو دارد و آن هم آرزوی یک شبه پولدار شدن (آرزوهای دیگری مانند ماشین آخرین مدل یا آرزوی یک آرزو قدرت لازم را ندارد) بعد یک ایده تر و تمیز میخواید؛ اصلا هم مهم نیست این ایده تا حالا 100 بار قبل شما اجرا شده باشه، شما باید فقط ایمان داشته باشید. بعد برید و ایده رو اجرا کنید یا به اصطلاح امروزی لانچ کنید. توجه داشته باشید که این لانچ با اون لانچ تفاوتش یه A هست. پس نرید بشینید ناهار بخورین

طرز تهیه استارت‌آپ

گودزیلای وب فارسی

سلام به همه

خیلی وقت بود که وبلاگ رو راه انداخته بودم و سعی میکردم فقط مطالب فنی و آموزشی بنویسم. اما دیدم نمیشه و کار سختی هست. پس تصمیم گرفتم در مورد هرچی به ذهنم میرسه بنویسم.

godzilla

اولین کاری بعد از راه اندازی یک وبلاگ میکنن این هست که یک اسم براش میزان. مثلا نسرین اسم وبلاگ رو گذاشته واینستا برو جلو و جادی اسم وبلاگش کیبرد آزاد هست. اولش خواستم بنویسم دستنوشته های پیام صادری، ولی دیدم دستنوشته نیست و کیبرد نوشته. همینجوری داشتم فکر میکردم که به این نتیجه رسیدم که وب فارسی پدر داره،  مادر داره. مرد اول داره  و خیلی چیزهای دیگه. اما گودزیلا نداره.

من همینجا بدون این که از طرف رئیس یک سازمان یا دوستان و اقوام لقب خاصی بهم بدن، خودم به خودم لقب گودزیلای وب فارسی رو میدم و امیدوارم در این راه موفق باشم.

قربان شما
گودزیلای وب فارسی

مهندس کیست ؟

در تعریف مهندس ویکیپدیا این رو نوشته :

مهندس کسی است که تلاش میکند که یک ساختار عملیاتی و عملی از مفهومی را ایجاد کند و در یکی از رشته‌های مهندسی آموزش دیده باشد و یا به طور حرفه‌ای در آن رشته مشغول به کار باشد. مهندسان از فناوری، ریاضیات، و دانش برای حلّ مسائل کاربردی استفاده می‌کنند.

eng

اما مهندس تعریف های دیگه داره :

  • در دهات به کسی از شهر اومده میگن مهندس
  • مهندس اسم کوچک بعضی ها هست. مثلا دوستی دارم که مهندس صداش میزنم اسمش رو هم میدونم ها ولی مهندس صداش میزنم
  • در برخی از برهه های زمانی مهندس به فردی میگن که به کاری بسیار زیبا گند زده
  • بعضی وقت ها هم اسم کسی رو ندونیم بهش میگیم مهندس
  • مهندس در مواقعی هم کاربرد فهش داره

پ ن : عکس به هیچ وجه تزئینی نیست و از شاهکارهای مهندسی هست.

استتار

از وقتی فهمیدیم که زمینی‌ها میتونن اسباب بازی‌های خودشون رو از محدود سیاره خودشون بفرستن بیرون، من به همراه یک تیم به زمین اومدیم تا از سیاره خودمون حفاظت کنیم. چون شورا و دانشمندان ما اطمینان داشتن که اگر زمینی‌ها پی ببرند که سیاره ما چقدر غنی و سودمند هست حتما تمام تلاششون رو میکنن تا به سیاره ما تجاوز کنند. پس برای این کار یک پروژه پیشنهاد شد.

ما باید کاری میردیم که سیاره ما بی‌مصرف و به درد نخور به نظر بیایید. برای این کار من و تیمم به زمین اومدیم و در هیبت انسان وارد سازمانها و سیستمهای فضایی انسانها شدیم. اولین کار ما کند کردن روند برنامه‌های توسعه بود. پس با انجام بعضی عملیات‌های خرابکاری برخی پروژهای خوب رو ناکام گذاشتیم، و دومین کار ما بررسی و ارسال اطلاعات تمام اسباب بازی‌هایی بود که قرار بود به سمت سیار ما پرتاب بشوند.

یک تیم در سیاره من قبل از این که این اسباب بازی‌ها به اونجا برسند اونها رو شکار میکردن و با ارسال سیگنال‌های جعلی کاری میکردن که زمینی‌ها فکر کنن ساخته دست اونها درست کار میکنه و به درستی روی سیار ما فرود آمده، بعد هم با ارسال اطلاعات جعلی مدتی سرگرم میشدن. البته در مواردی هم بنا به تشخیص تیم بعضی از این‌ها مثلا سقوط میکردن یا از کار میفتادن.

الان هم یک موزه در سیاره من هست که بهش میگیم موزه حفاظت از مریخ

امنیت چیپس ؟!

امنیت یه چیزی شبیه چیپسه. همه دوست دارن. همه دوست دارن امنیت کار کنن.
امروز در “جلسه باز طراحی وب” چند نفر گفتن که دوست دارن امنیت کار کنن یا دارن امنیت کار میکنن. سوالی اینجاست که مگر امنیت رو کار میکنن ؟؟ حداقل تو ایرانی من ندیدم کسی رو استخدام کنن که براشون امنیت کار کنه.
بعد اکثر هم گفتن که برای ابن که بتونن امنیت رو کار کنن پایه امنیت طراحی وب بود! و دارن طراحی وب کار میکنن. حالا چون موضوع امنیت به بخث جلسه مربوط نمیشد من اونجا ادامه ندادم. ولی من اینجا چند مورد که به نظر خودم میاد رو مینویسم.

secure

یک هفته با لینوکس در 140 کاراکتر : هفته اول

از این به بعد جمعه ها همه مطالبی که در تویتر در مورد آموزش لینوکس نوشتم رو اینجا به ضورت یکجا در یک پست قرار میدم. تا هم دوستانی که به تویتر دسترسی ندارن استفاده کنن و هم اینکه یک آرشیو داشته باشیم.

  1. حداکثر حجم پارتیشن SWAP برای لبنوکس 16GB هست. بیشتر از اون به درد تمیخوره
  2. برای یک ارتباط پایدار SSH بعد از ورود بزنید screen اگراتصال شما قطع شد بعد از ورود دوباره با دستور screen -r به نقطه قبلی برگردید
  3. برای اینکه دستور uptime رو به صورت مداوم هر 2 ثانیه اجرا کنید از خط زیر استفاده کنید
    while true; do uptime; sleep 2; done
  4. با دستور diff میتونید محتوای دو فایل رو با هم مقایسه کنید.
    diff fileA fileB
  5. برای دانلود کامل یک سایت از دستور زیر استفاده کنید.
    wget -r http://example.com
  6. اگر تعداد زیادی فایل در یک پوشه دارین و میخاید لیست کنید و موقع لیست مرتب بشن و سایز فایل رو نشون بده از دستور ls -sSh استفاده کنید
  7. netstat -n | grep :80 | grep SYN |wc -l
    توسط این کد میتونید بقهمید سرور DDOS میشه اگر عدد بازگشتی بیشتر از 100 بود یعنی وضعیت خرابه

اگر در تویتر هستید هشتگ 140LX رو دنبال کنید. و اگر نیستین. هر هفته همینجا منتظر باشد.

من و پاندای کونگ‌فوکار

سلام
وقتی وارد شبکه های اجتماعی میشیم حتما اجبار هست که یک عکس که بهش میگن آواتار برای خودمون انتخاب کنیم.
من با معنی و مفهوم کلمه آواتار کاری ندارم. اما تا اونجایی که یادم میاد قبل از اینکه فیسیوک و امثال اون پا به عرصه بگزارن کمتر کسی پیدا میشد که از عکس خودش به عنوان آواتار استفاده کنه.
مثلا در یاهو مسنجر و موارد مشابه قدیمی کمتر دیده میشد که کسی عکس خودش رو قرار بده. یا در فروم(انجمن گفتگو) آواتار هر شخص به نوعی منحصر به فرد بود و همه اون شخص رو با آواتارش میشناختن. اما بعد از ظهور فیسبوک قراردادن عکس خودمون برای آواتار شروع شد که دردسرهای خودش رو داشت. مثلا عکس خوب از خودت پیدا نمیکردی یا این که وقتی عکسی به عنوان آواتار انتخاب میشد بعد از یک مدت از طرف دوستان اعلام میشد که “ای بابا این عکس دیگه تکراری شده” و یا اینکه “این عکست خیلی خزه” و یا در موارد بدتر عکس به دلیل چشم و هم چشمی عوض میشد، چرا ؟ چون عکس فلان رفیقم از من بهتره.