از وقتی فهمیدیم که زمینیها میتونن اسباب بازیهای خودشون رو از محدود سیاره خودشون بفرستن بیرون، من به همراه یک تیم به زمین اومدیم تا از سیاره خودمون حفاظت کنیم. چون شورا و دانشمندان ما اطمینان داشتن که اگر زمینیها پی ببرند که سیاره ما چقدر غنی و سودمند هست حتما تمام تلاششون رو میکنن تا به سیاره ما تجاوز کنند. پس برای این کار یک پروژه پیشنهاد شد.
ما باید کاری میردیم که سیاره ما بیمصرف و به درد نخور به نظر بیایید. برای این کار من و تیمم به زمین اومدیم و در هیبت انسان وارد سازمانها و سیستمهای فضایی انسانها شدیم. اولین کار ما کند کردن روند برنامههای توسعه بود. پس با انجام بعضی عملیاتهای خرابکاری برخی پروژهای خوب رو ناکام گذاشتیم، و دومین کار ما بررسی و ارسال اطلاعات تمام اسباب بازیهایی بود که قرار بود به سمت سیار ما پرتاب بشوند.
یک تیم در سیاره من قبل از این که این اسباب بازیها به اونجا برسند اونها رو شکار میکردن و با ارسال سیگنالهای جعلی کاری میکردن که زمینیها فکر کنن ساخته دست اونها درست کار میکنه و به درستی روی سیار ما فرود آمده، بعد هم با ارسال اطلاعات جعلی مدتی سرگرم میشدن. البته در مواردی هم بنا به تشخیص تیم بعضی از اینها مثلا سقوط میکردن یا از کار میفتادن.
الان هم یک موزه در سیاره من هست که بهش میگیم موزه حفاظت از مریخ
واااااو ایول. چرا اینقد رکوتاه ولی محشر بووود محشر . بازم بنویس
شما با افشای خبر از طرف سازمان های امنیتی جهان من جمله FBI ، NSA و سپاه پاسداران تحت تعقیب گرفته اید. بهتر است سریعن کوله بار خود را جمع کرده و به سیاره خود بازگردید. وگرنه دمار از روزگارتان در خواهد آمد. از ما گفتن. اینجا نمونه هایی را داریم که نصف آنچه شما میگویید را نکرده اند و برای همیشه به زهره تبعید شده اند.