معرفی کتاب : راز فال ورق

کتاب راز فال ورق داستان پسری است که به همراه پدرش به دنبال مادرش میگردند که سالها پیش آنها را تنها گذاشته. داستان سفری است از نروژ تا آتن، که در میانه راه با پیدا شدن کتابی توسط پسر تبدیل به دو داستان میشود و ما همزمان دو کتاب رو میخونیم و این دو داستان در انتها به شکل زیبایی به هم گره میخورند.

zar-faal-varag

من زیاد اهل فلسفه نیستم ولی با خوندن این کتاب به فلسفه و موارد مربوط به اون علاقه پیدا کردم. یوستین گردر نویسنده این کتاب شهرت زیادی در ساده کردن مسائل فلسفی دارد. مشهورترین کتابش هم دنیای سوفی هست.

خیلی سعی کردم تا خلاصه ای از داستان کتاب رو اینجا بنویسم اما نشد. هرچی نوشتم رو پاک کردم چون دیدم داستان داره لو میره. فقط یک بخش کوتاهی  از کتاب رو اینجا مینویسم که داستان رو لو نمیده:

 

از چنگ زمان نمی‌شود گریخت. ما می‌توانیم خود را از دست شاهان و قیصران و حتی شاید از دید خدا پنهان کنیم. ولی پنهان شدن از زمان غیر ممکن است. زمان همه جا هست زیرا همه چیز را زمان تعیین میکند.

زمان جایی نمی‌رود، تیک‌تیک هم نمی‌کند. این ما هستیم که می‌رویم و این ساعت ماست که تیک‌تیک می‌کند. زمان آرام و بی‌پایان همانند طلوع خورشبد از مشرق و غروبش در مغرب تاریخ را می‌بلعد. زمان تمدنهای بزرگ را نابود می‌کند و خاطرات قدیمی را به کام خود می‌کشد. نسلها را یکی پس از دیگری در خود حل می‌کند و به نابودی می‌کشاند. به همین خاطر است که می‌گویند : «دندان  تیز زمان».

زمان می‌جود و ‌می‌جود و این ما هستیم که لای دندانهایش جویده می‌شویم.

اگر ما در قرن دیگری به دنیا آمده بودیم زندگی را با آدمهای دیگری تقسیم می‌کردیم. حال تنها کاری می‌توانیم انجام دهیم این است که به هزاران نفر لبخند بزنیم و سلام کنیم. واقعا که زنده بودن من و تو در یک زمان بسیار عجیب است. شاید با فردی برخورد کنم، دری را باز کنم، سرم را ببرم تو و فریاد بزنم : «روح من، سلام»

 

One comment on “معرفی کتاب : راز فال ورق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.